-
بدون شرح
پنجشنبه 15 خرداد 1393 00:53
-
آیس پک
سهشنبه 16 اردیبهشت 1393 15:05
آدم شام و ناهار نداشته باشه آیس پک داشته باشه
-
بالاترین اشتراک
سهشنبه 16 اردیبهشت 1393 01:55
مرد او از سر کار برگشت دست هایش پر از خستگی بود لابه لای دو چشم سیاهش نور کمرنگ دلبستگی بود از تنش کهنگی را در آورد روی دیوار بی چیزی آویخت سوی جوراب زخمی که خم شد یکی، دو تا سکه روی زمین ریخت دختر کوچکش سکه ها را جمع کرد و به دست پدر داد بعد آهسته پرسید: بابا دفتر مشق مرا ندیدی؟ با همین سوال البته می گفت: کیف آیا...
-
بی پدر
سهشنبه 16 اردیبهشت 1393 01:49
به سر خاک پدر، دخترکی صورت و سینه به ناخن میخست که نه پیوند و نه مادر دارم کاش روحم به پدر میپیوست گریهام بهر پدر نیست که او مرد و از رنج تهیدستی رست زان کنم گریه که اندر یم بخت دام بر هر طرف انداخت گسست شصت سال آفت این دریا دید هیچ ماهیش نیفتاد به شست پدرم مرد ز بیدارویی وندرین کوی، سه داروگر هست دل مسکینم از این...